گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
فلسفه اسلامی
جلد اول
اثبات وجود زمان


توضيح اينكه اساسا ما از كجا می‏گوئيم زمان وجود دارد ، از راه حركت‏
وجود زمان را كشف می‏كنيم . مثلا يك مسافت معينی از تهران تا اصفهان را
در نظر بگيريد كه دو اتومبيل يكی با سرعت 60 و ديگری 120 كيلومتر از يك‏
شهر به طرف شهر ديگر حركت می‏كنند . يكی اين فاصله را در 4 ساعت و
ديگری در 8 ساعت طی می‏كند در حالی كه هر دو با هم حركت كرده و يك‏
مسافت واحد را پيموده اند و يا اينكه فرض كنيم يك اتومبيل يك روز 3
ساعت راه را با سرعت 120 به پيمايد و روز ديگر همان اتومبيل 3 ساعت با
سرعت 60 كيلومتر حركت كند ، در اين دو مثال می‏بينيم در اولی دو امتداد
مسافت با يكديگر برابرند ولی امتداد ديگر آنها فرق می‏كند يعنی يك حركت‏
از حركت ديگر كوتاهتر است ، اين همان است كه به آن زمان می‏گوئيم . در
مثال دوم به عكس بعد زمانی دو حركت با هم منطبقند ولی از حيث‏
بعد مسافت اختلاف دارند . پس می‏بينيم در حركت دو بعد هست يك بعد
مسافت و يك بعد و كشش ديگر به نام زمان . اين بعد دوم در حقيقت‏
مقداری است كه به متحرك امكان حركت داده شده يعنی زمان مقدار امكان‏
حركت است كه واقعا وجود دارد .
پس خلاصه حرف شيخ كه ما اينجا نقل كرديم اين شد كه كسانی كه وجود زمان‏
را در خارج نفی می‏كنند متوجه نحوه خاص وجود زمان كه يك كشش غير قار
است نمی باشند و چيزی را هم كه رد می‏كنند واقعا مردود است . زمان به‏
اصطلاح شيخ اضعف الوجودتر از حركت است يعنی مثل حركت وجود دارد نه‏
اينكه نداشته باشد منتها وجودی ضعيف تر و وابسته به آن .
مرحوم آخوند از همين جا استفاده می‏كند و می‏گويد اين سخن شيخ با كمال‏
صراحت رساننده حركت قطعيه است چه وقتی كه شيخ می‏گويد زمان مقدار حركت‏
است مقصودش چه می‏تواند باشد آن حركتی كه مقدار داشته باشد كدام حركت‏
است . حركت توسطيه كه آنی است و مقدار ندارد و حال آنكه زمان امری‏
واقعی است . آن حركتی كه مقدار دارد حركت قطعيه است . پس شيخ هم آنچه‏
را كه ما امروز حركت قطعيه می‏ناميم قبول داشته منتها به اصطلاح و تعبير
ديگری و آنچه را هم كه رد می‏كند مصداق اصطلاح ما از حركت قطعيه نيست ،
در غير اين صورت بايد گفت كه شيخ در يك كتاب و در دو جای آن دو مطلب‏
متناقض گفته است ، در حالی كه شأن شيخ در مرتبه‏ای بالاتر از اين حرفها
است كه چنين تناقضی را در يك كتاب بيان كند .